سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...
درباره ما

یاران شتاب کنید...گویند قافله­ ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست، آری گنهکاران را راهی نیست، اما پشیمانان را می­ پذیرند. (شهید سید مرتضی آوینی)
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
مطالب اخیر وبگاه

مصاحبه با جناب آقای دکتر مجید معارفدکتر مجید معارف
مدیر گروه علوم قرآن و حدیث
دانشکده الهیات و معارف اسلامی
دانشگاه تهران

این مصاحبه در شماره 33 ماهنامه «پناه» (نشریه بسیج دانشجویی دانشکده تربیت مدرس قرآن مشهد) به چاپ رسیده است.
تاریخ مصاحبه: 11 بهمن ماه 1390
مکان: دانشکده الهیات و معارف اسلامی
مصاحبه کننده: محمد رضا مزرعی فراهانی
                       ..::: قسمت اول :::..

  1. با چه هدف و انگیزه ای پا به عرصه­ ی  پژوهش تاریخ حدیثی نهادید؟
  2. آثار قرآنی شما از نظر تعداد و حجم؟
  3. تعریف شما از وحدت شیعه و سنی چیست؟
  4. وحدت و جمع آوری احادیث را چکونه جمع می ­کنید؟
  5. نظر شما درباره­ ی جمع آوری قرآن چیست؟ آیا از ابتدا به شکل امروزی بوده یا نه، در مصحف­های عثمانی به این شکل درآمده است؟
    استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع می باشد.

1.      با چه هدف و انگیزه ای پا به عرصه­ ی پژوهش تاریخ حدیثی نهادید؟

بسم الله الرحمن الرحیم. مجید معارف هستم، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در دانشکده الهیات، و از نظر وضعیت علمی، استاد تمام دانشگاه تهران با بیش از 30 سال سابقه کار، که اکثراً همراه با فعالیت­های آموزشی و پژوهشی بوده است. رشته­ی تحصیلی من علوم قرآن و حدیث است که در سال 1372 در دانشگاه تربیت مدرس موفق به دفاع از تز دکتری خود در این رشته شدم. موضوع تز دکترای من «پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه» بود، قاعدتاً تزهای دکتری برای این که به بار بنشیند، محتاج پژوهش بسیار دقیق است. کار ما هم - که با علاقه و حوصله­ی زیادی انجام پذیرفته بود - بعداً به عنوان یک تز نمونه انتخاب شد و بعدها به صورت کتابی با عنوان «پژوهشی در تاریخ حدیث شیعه» منتشر گردید.

از آن­جا که پایان نامه و تز تا اندازه ای می­تواند معرف تخصص علمی یک استاد باشد، بعد از فارغ التحصیلی و انتشار این کتاب، با اینکه عملاً توانایی داشتم که هم در حوزه علوم قرآنی و هم علوم حدیثی، پژوهش و تدریس کنم، اما به دلیل اینکه در جامعه­ی علمی 20 سال قبل - که بنده فارغ التحصیل شدم - پژوهشگران حدیثی، بسیار کم داشتیم، خواه ناخواه بخشی از توقعات جامعه­ی علمی از بنده این شد که بیشتر بر حدیث متمرکز شوم و بیشتر روی متون حدیثی و تاریخ حدیث کار کنم. نتیجه­ی این توقعی که جامعه­ی علمی از من داشت این بود که به تدریج علاوه بر دروس حدیث که در دانشگاه­ها تدریس می­کردم، مقاله­های علمی متعددی در حوزه­ی حدیث نوشتم. این مقاله­ها در مجلات علمی- پژوهشی و در دانشنامه­های معتبر علمی چاپ می­شدند. مثل «دانشنامه­ی جهان اسلام» - که ارگان بنیاد دایرة المعارف اسلامی است - و نزدیک به 10 مدخل بزرگ و کوچک علمی را از بنده به چاپ رسانده است. بعدها بسیاری از این مدخل­های علمی و مقاله­های علمی- پژوهشی، مجدداً ساماندهی شدند و در قالب کتاب­های جدیدی پا به عرصه­ی وجود گذاشتند. نتیجه آن­که در طی 20 سال گذشته چندین اثر در حوزه­ی حدیث منتشر کردم که معروف ترین آن­ها کتاب «تاریخ عمومی حدیث» است که یک کتاب شناخته شده­ی درسی است و در خیلی از دانشگاه­ها تدریس می­شود. کتاب دیگر، «مباحثی در تاریخ حدیث» است که یک اثر تکمیلی است. همچنین کتاب «جوامع حدیثی اهل سنت» کتابی است که اختصاص دارد به معرفی کتب حدیثی اهل سنت به صورت جامع و تحلیلی. کتاب دیگری هم که مجموعه ای از مقاله­ها و تحقیق­های فقه الحدیثی بنده است و مقداری هم زمینه­ی علم الرجالی دارد، کتاب «شناخت حدیث» است، و همچنین کتاب «محدّث صادق» که ویژه­ی معرفی شیخ صدوق (علیه الرحمة) می باشد، و دیگر آثاری که کمابیش در حوزه­ی حدیث نوشته­ام. البته در طی سال­های گذشته، پژوهش­های قرآنی هم به طور کلی از دستور کار من خارج نبوده و یک سری آثار محدودی هم در ارتباط با قرآن دارم هرچند در جامعه عملاً به عنوان یک حدیث­پژوه شناخته شده­ام.

2.      آثار قرآنی شما از نظر تعداد و حجم؟

معروف ترین آن­ها «پرسش و پاسخ­هایی در شناخت تاریخ و علوم قرآنی» است که البته صبغه­ی علمی و تحقیقاتی دارد و هدف از تألیف این کتاب وارد کردن مباحث تخصصی علوم قرآنی در جامعه، و قرار دادن آن­ها در دسترس نسل جوان بوده­است که به حمدالله به کتاب موفقی هم تبدبل شد. بعد از آن کتابی منتشر کردم با عنوان «در آمدی بر تاریخ قرآن» که در بعضی از دانشگاه­ها و محافل علمی به عنوان متن تاریخ قرآن برای درس تاریخ قرآن مقطع کارشناسی ارشد استفاده می­شود. پس از آن اثری تألیف کردم با نام «مباحثی در تاریخ و علوم قرآنی»؛ که حاصل گردآوری 14 مقاله از مقاله­های علمی بنده در موضوعات گوناگون تاریخ و علوم قرآنی است. همچنین در مباحث علوم قرآنی کتابی با عنوان «درآمدی بر علوم قرآنی (بخش وحی)» در دست انتشار است که إن­شاءالله توسط سازمان «سمت» به چاپ خواهد رسید.

ناگفته نماند که حدود 40 مقاله هم در مجلات علمی منتشر کرده­ام که هنوز به صورت کتاب در نیامده است، و اگر به یاری خداوند، فراغتی پیدا کنم، در نظر دارم آن­ها را به صورت کتاب­هایی ارائه کنم.

3.      تعریف شما از وحدت شیعه و سنی چیست؟

وحدت شیعه و سنی دو بعد دارد: یک بعد اجتماعی و یک بعد فکری، نظری و کلامی. اگر بخواهیم وحدت را از منظر کلامی، فکری و نظری تعریف کنیم به نظر من وحدت شیعه و سنی معنایی ندارد؛ چون شیعه و سنی مبانی فکریشان در ارتباط با مسأله­ی امامت و به تبعِ آن، در بسیاری از مسائل اسلامی متفاوت است. از آن­جا که شیعه و سنی هیچ کدام دست از اعتقادات و مبانی فکری خود بر نمی­دارند لذا وحدت شیعه و سنی به لحاظ کلامی و نظری غیر ممکن است. مگر این که در بستری از مناظره­های علمی و بحث­های آزاد با روحیه­ی حقیقت­جویی، در کنار هم قرار بگیرند و به تدریج تابع استدلال­های یکدیگر شوند، فضایی که قرن­ها پیش در میان کشورهای اسلامی بوده، مثلاً در قرون چهارم و پنجم، شیخ مفید در بغداد رئیس متکلمان بوده و بحث­های زیادی هم ترتیب می­داده و گاهی هم این بحث­ها به شیعه شدن برخی می­انجامیده است، و نیز مناظرات علامه حلّی که باعث متقاعد شدن طرف­های مقابل و پذیرش حقانیت شیعه از طرف آن­ها می­شد. این یک روند وحدت است، که لازمه اش این است که یک حلقه­هایی از مناظره و بحث شکل بگیرد و طرفین خیلی محترمانه و با انصاف و بر مبنای «ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»[1] با یکدیگر گفتگو کنند و در شرایطی تابع استدلال­های هم بشوند، و از این جهت وحدت تحقق پیدا کند. اما گاهی منظور از وحدت، وحدت در جامعه­ی اسلامی و از منظر اجتماعی است؛ نه بر پایه­ی مبانی اعتقادی. این وحدت عملی است و اساس آن «اتحاد بر پایه­ی اشتراکات» است. بالأخره شیعه و سنی مشترکات زیادی دارند. همه خدای واحدی را می­پرستند، کتاب آسمانی واحدی دارند، به پیغمبر واحدی به عنوان آخرین پیغمبر اعتقاد دارند، قبله­ی واحدی دارند و نمازهای آن­ها در کلیّات، واحد است. بنابراین با صرف نظر از اختلافاتی که ممکن است در بعضی حوزه­ها وجود داشته باشد با جمع شدن حول مشترکات، وحدت با برادران دینی، عملی می­شود. مخصوصاً باید در مقابل دشمنان اسلام - که نه به شیعه اعتقاد دارند و نه به اهل سنت؛ و به هیچکدام رحم نمی­کنند- یک جبهه­ی واحدی را تشکیل بدهند؛ همان طور که قرآن می­فرماید: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ»[2] این وحدت، عملی است. حتی خداوند به اهل کتاب پیام می­دهد که با مسبمانان بر مبنای خداشناسی جمع شوند: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ»[3] در حالی که اشتراکات ما با اهل سنت، مسلّماً بیشتر از اشتراکات مسلمانان با اهل کتاب است.

4.      وحدت و جمع آوری احادیث را چکونه جمع می­کنید؟

این از کارهای علمی است که کاملاً قابل تحقق است. الان ما در ایران یک سازمانی داریم به نام «دارالحدیث» که نه فقط در عالم اسلام، بلکه در سطح دنیا افتخاری برای ایران و شیعه است. این مؤسسه­ی عظیم که مرکز آن در قم است، صدها پژوهشگر دارد. این­ها روایات مشترک شیعه و سنی را در خصوص مسائل و مفاهیم اسلامی استخراج و طبقه­بندی کرده و عرضه می­کنند. این یک نوع نمود عملی وحدت بین شیعه و سنی است. از جمله آثار این سازمان کتاب «حکمت نامه­ی پیامبر اعظم(ص)» است که به مناسبت سال پیامبر اعظم(ص) منتشز شد و شامل دوازده هزار حدیث حکمت­آموز از پیامبر(ص) بر پایه­ی منابع فریقین (کتاب­های حدیثی شیعه و سنی) است. البته این سازمان، پژوهش­های دیگری نیز منتشر کرده؛ مثلاً اثری در مورد امام علی علیه السلام بر پایه­ی منابع فریقین، و همین طور دانشنامه­ی امام حسین علیه السلام و ده­ها دانشنامه­ی دیگر و نیز موسوعه­ی عظیم «میزان الحکمة» که یک دایرة المعارف بزرگ است و با حجمی نزدیک به پنجاه، شصت جلد منتشر خواهد شد که تا کنون حدود بیست جلد آن به چاپ رسیده است.

این نشان می­دهد که شیعیان به این موضوع عنایت دارند که به سراغ کتاب­های روایی اهل سنت بروند و از در و گهرهایی که در دریای احادیث اهل سنت وجود دارد بهره ببرند و مشترکات آن را با روایات شیعه تدوین کنند. ولی من حرکت مشابهی را در بین متفکران اهل سنت ندیده­ام و سراغ ندارم. چون آن­ها از نظر مبنایی ممکن است احادیث غیر پیغمبر(ص) را حدیث ندانند. ولی ما نسبت به احادیث پیغمبر(ص) چنین مشکلی نداریم و بنابراین این گام­ها از سوی شیعه برداشته شده ولی از ناحیه­ی اهل سنت متأسفانه چنین اقدامی صورت نگرفته است.

5.      نظر شما درباره­ی جمع آوری قرآن چیست؟ آیا از ابتدا به شکل امروزی بوده یا نه، در مصحف­های عثمانی به این شکل درآمده است؟

بحث جمع آوری قرآن از مسائل اختلافی بین دانشمندان شیعه و سنی است. دانشمندان اهل سنت در مجموع بر این باورند که جمع کامل قرآن در قالب یک جلد کتاب بعد از رحلت رسول خدا(ص) انجام شده است. دانشمندان شیعه هم بعضاًٌ با این رأی توافق کرده اند، مانند مرحوم آیت الله معرفت در کتاب «التمهید فی علوم القرآن». ولی اکثر دانشمندان شیعه بر این باورند که قرآن کریم در زمان پیغمبر(ص) در قالب یک کتاب و یک مجموعه­ی مدون جمع آوری شده است. البته این موضوع دلایلی دارد که بزرگانی چون آیت الله خویی در «البیان»، مرحوم علامه عسکری در «القرآن الکریم و روایات المدرستین» به طور مبسوط آورده اند. کتاب «درآمدی بر تاریخ قرآن» که بنده تألیف نموده­ام بر پایه­ی این فرض نوشته شده که قرآن کریم در زمان پیغمبر(ص) جمع شده، هر چند ما منکر جمع قرآن در زمان ابوبکر و یا در زمان عثمان نیستیم، که آن هم توجیهات خودش را دارد. از جمله این که هدف اصلی از جمع قرآن در زمان عثمان «توحید مصاحف» و از دور خارج کردن مصاحف فرعی بود.
____________________

[1]   - نحل (16): 125.
[2]
   - انبیاء (21): 92.
[3]
   - آل عمران (3): 64.




نویسنده پناه قرآن در یکشنبه 90/12/14 | نظر

طراحی و کدنویسی قالب : -

Web Template By : Samentheme.ir

آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
طراح قالب
ثامن تم