درباره ما
یاران شتاب کنید...گویند قافله ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست، آری گنهکاران را راهی نیست، اما پشیمانان را می پذیرند. (شهید سید مرتضی آوینی) لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
|
نویسنده پناه قرآن در شنبه 89/10/11 | نظر
بسم الله الرحمن الرحیم تقدیم به حماسه سازان 9دی سال هزار و سیصد و هشتاد و بصیرت از 9 ذی الحجه 60 تا 9 دی 88 نهم ذی الحجه سال شصتم هجری صحرای عرفات! هرم خورشید نفاق جان ها را تفت می دهد.زاده ی زهرا بر فراز عرفات عرفه می خواند.اعلام قیام ... همان اعلامیه ای که هزارواندی سال است که در گوش بشر خوانده می شود. حسین علم را به دست عباس می دهد و کاروان در مسیر شهادت حرکت آغاز می کند. مقصد خداست و فرازگاه پرواز کربلا. کاروان می رود و ریزشی ها در مکه می مانند.مسیر. جاده امتحان است و بلا.ریزش و رویش افراد در فراز و فرود هر منزلگاه تکرار می شود. عبیدالله در پوشش سبز. کوفه را فریفته است. حر راه را بر قافله بسته است و دوم محرم بارها در نینوا بر زمین نهاده می شود.تا صبح عاشورا جبهه ی یزیدیان از جبهه حسین جدا گردد.صبح عاشورا می رود تا پایان ناپذیرترین ظفر دنیا را بر زمین کربلا ثبت کند. پیکرها پاره پاره می شود.اجساد زیر سم اسبان لگد کوب می شوند و سرها بر بالای نیزه ها فراز می شود.خون هایی که در تفتناک ترین روز دنیا بر زمین می ریزند به خنکای زمستانی می رسد که در آن حرمت حسین شکسته می شود.شاید عبیدالله ها هنوز باورشان نشده که قطره ای از خون حسین نحسی پایشان را لنگ می کند. گرمای ظهر عاشورا بر صفحه ی تاریخ جاودان می شود تا زمستانی ترین روزهای دنیا را حرارت بخشد. و باز تکرار تاریخ....تهران کوفه می شود.عبیدالله ها سبز می پوشند.وعمروعاص ها قرآن بر نیزه می کنند تا علی تنها بماند.اما...اما ملت ایران به تاریخ فهمانده است که هر گاه به ایران رسد باید جوری دیگر رقم خورد. ایران امروز نسل همانانی است که در فشار بلا تا آخر کربلا ماندند.بصیرت عاشورای 61 در 9 دی 88 دمیده می شود و ملت! به پا می خیزد تا در تاسوعای دی عاشورایی دیگر به پا کند . ایران برمی خیزد تا علم سبز اموی را به زیر پا گیرد.این خروش ایران است که ریشه فتنه را در هم میشکند . ملت ایران بیدارتر از همیشه ورق را برمی گرداند تا دنیا حیرت زده بنگرد که دیگر علی تنها نمی ماند. اینک دنیا دانسته است و باز هم بداند که ما عاشورایی تر ازهمیشه به پا خواسته ایم و تا پای جان ایستاده ایم. دنیا!صدای ما را بشنو: لبیک یا حسین نویسنده پناه قرآن در پنج شنبه 89/10/9 | نظر
به مناسبت نهم دی ماه جناب آقای دکتر رامین زمان: نویسنده پناه قرآن در سه شنبه 89/10/7 | نظر
1. دانشجوى موفّق چه دانشجویى است؟به نظر من دانشجوى موفّق کسى است که خوب درس بخواند؛ خوب تهذیب اخلاق کند و خوب به ورزش بپردازد. من براى دانشجوى موفّق، سه شاخص دارم. البته ممکن است یک جوان موفّق در خانه، معیارهاى دیگرى داشته باشد؛ یک کاسب موفّق، یک ادارى موفّق، معیارهاى دیگرى داشته باشد؛ اما دانشجوى موفّق، به حیث دانشجویى، این است: باید خوب درس بخواند، به اخلاق و تهذیب نفس بپردازد، ورزش هم بکند. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 77/2/22) 2. عمدهترین وظیفه جوانان حزبالّلهى و انقلابى چیست؟به نظر من، جوانان انقلابى دانشگاه - چون بحث دانشجو را داریم - سعى کنند خوب درس بخوانند؛ خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعى کنند در محیط خودشان اثر بگذارند؛ فعال باشند، نه منفعل؛ روى محیط خودشان، اثر فکرى و روانى بگذارند. این شدنى است. یک جوان گاهى اوقات مىتواند مجموعه پیرامونى خودش را - کلاس را، استاد را و حتّى دانشگاه را - زیر تأثیر شخصیت معنوى خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسیکارى بهدست نمىآید؛ با معنویت بهدست مىآید، با صفا بهدست مىآید، با استحکام رابطه با خدا بهدست مىآید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدّى بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید، با خدا حرف بزنید، از خدا بخواهید. مناجات، نماز، نماز با حال و با توجّه، براى شما خیلى لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید. (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 77/2/22) 3. نظر شما در مورد ظهور نسل جدید انقلاب و ماموریت این نسل چیست؟گفتند که نسل جدیدى در حال ظهور است. این کاملاً درست است. این نسل که شما میگوئید دارد ظهور میکند، این را هم من کاملاً قبول میکنم؛ تصدیق دارم و آن را حس میکنم. سؤال میشود که مأموریت این نسل چیست؟ الزاماتش چیست؟ کى میخواهد او را پیش ببرد و هدایت کند؟ اینها سؤالهاى خوبى است. به نظرم میرسد این سؤالها سؤال است، لیکن ابهام نیست. پاسخ به این سؤالها معلوم است. انقلاب براى ایجاد یک دولت به جاى دولت که به وجود نیامد، براى ایجاد یک نظام، یک مجموعهى ملى و انسانى بر اساس یک تفکر به وجود آمد. آن تفکر، تفکر اسلام است. ادعاى ما این است - که این ادعا را اثبات هم میکنیم و ثابت شده است؛ قطعى است - ما معتقدیم راه سعادت انسانها به دست تعالیم انبیاء است، که کاملترینش هم تعالیم اسلام است. بشر منهاى تعالیم انبیاء حتّى پیشرفت مادى هم در این حدى که پیدا کرده، پیدا نمیکرد؛ چه برسد به تعالى معنوى و بهجت معنوى و آرامش و آسایش روانى که زمینهساز عروج اوست به معارج والاى ملکوتىِ انسان. راه سعادت انسان این است. براى اینکه تفکر انبیاء در جامعه پیاده شود، یک حرکت بلندمدت و طولانى لازم بود. این انقلاب با این هدف به وجود آمد. جامعهى اسلامى، کشور اسلامى، نه فقط دولت اسلامى، نه فقط تشکیل یک نظام اسلامى، بلکه تشکیل یک واقعیت و یک مجموعه مردمى که بر اساس تعالیم اسلام - که لبّ لباب تعالیم انبیاء است - زندگى میکنند و آثارش را احساس میکنند. این هدف ماست. خوب، ما به این هدف هنوز نرسیدیم، توقع هم نبود که در ظرف سى سال برسیم. این هدف، هدف خیلى طولانى مدتى است. باید تلاش کرد، باید کار کرد تا به این هدف رسید؛ شما مسئولیتتان این است. مأموریت این نسل این است؛ کشور و ملتتان را به آن جایگاهى که معنایش این باشد که یک جامعهى اسلامى به معناى واقعى تشکیل شده، برسانید. این را الگو کنید. این میشود بزرگترین وسیله براى گسترش این فکر و گسترش این تجربه در عالم؛ این مأموریت این نسل است. (دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب 87/7/7)
4. وظیفهی جنبش دانشجوئی در کنار سایر اقشار جامعه برای رسیدن به جامعه اسلامی الگو چیست؟جنبش دانشجوئى؛ یعنى دانشجوى متحرک، دانشجوى فعال؛ دانشجوئى که از نیروى فکر و توان جسمى و روحى خودش میخواهد براى پیشرفت استفاده کند؛ آیا فقط اینها مخاطبند؟ بلاشک نه. سنگینترین مسئولیت بر عهدهى مسئولان و انواع نخبگان جامعه است؛ نخبگان علمى و نخبگان فکرى و نخبگان سیاسى، لیکن جریان دانشجوئىِ فعال هم مسئولیت سنگینى دارد. یکى از مسئولیتهاى جریان دانشجوئى، تلاش براى فهمیدن است؛ یعنى تفکر. من به نظرم میرسد یکى از کارهاى لازم، تشکیل جلسات فکرى وسیعى است که مجموعهى دانشجوئى، همراه با مجموعهى حوزوى، با برنامهریزى خوب، میتواند به وجود بیاورد تا بنشینند دربارهى مسائل گوناگون فکر کنند. گسترش فکر و پراکندن فکرِ درست و صحیح میتواند همان ثمراتى را ببخشد که ما در زمینههاى مسائل علم و فناورى و پیشرفت علوم از دانشجو توقع داریم؛ یعنى شکوفائى، آوردن حرف نو به میدان اندیشه، با یک حرکت صحیح و جهتگیرى درست. یکى از کارها این است. یکى از کارها، مشخص کردن اصول است. ما اصولى داریم که باید از این اصول تخطى نشود. یعنى به نام فکرپردازى و اندیشهپردازى، از اصول انحراف پیدا نشود. اصول، شاخصهاى راه صحیح و صراط مستقیم است. خطاست اگر اصول را به دیوارههائى تشبیه بکنیم که انسان از وسط این دیوارهها باید حرکت کند؛ نه، اصول شاخصند. یک راه مستقیمى وجود دارد، یک صراط مستقیمى هست که این، انسان را به هدف میرساند. این صراط مستقیم را باید شناخت، باید کشف کرد. هیچ کس در محدودهى صراط مستقیم زندانى نشده. اجبار به پیمودن صراط مستقیم در هیچ کس نیست. این اصول کسى را اجبار نمیکند، الزام نمیکند، محدود نمیکند، بلکه این اصول انسان را هدایت میکند و به او میگوید که اگر چنانچه بر طبق این اصول حرکت کردى، به آن نتیجهى مطلوب خواهى رسید؛ اگر از این اصول تخطى کردى، به هدف نخواهى رسید. آخر، اشکال بیراهه همین است. بیراهه، دو اشکال دارد: یک اشکال این است که انسان به سرمنزل مقصود نمیرسد؛ اشکال دیگر این است که وقت انسان تلف میشود؛ فرصتها از دست میرود. این کسانى که در طول این صد سال، صد و پنجاه سال اخیر در کشور ما داعیهى اصلاح و پیشرفت و ترقى سر دادند و ما را حقاً و انصافاً به بیراهه کشاندند، این گناه بزرگ را انجام دادند؛ هم ما در طول این صد و پنجاه سال به مقصد نرسیدیم و عقب ماندیم، هم وقتمان تلف شد. چند نسل پىدرپى باید بیایند، ضایع شوند، در این تیه(1) سرگردانى بروند و به نتیجه نرسند، تا یک وقت یک نسل متوجه بشود که اشتباه کردهاند؛ راه را برگردد، شروع کند از نو حرکت کردن. گناه آن کسانى که جوامع بشرى را به بیراهه میکشانند، این است که وقت آنها و عمر آنها و فرصتهاى آنها را ضایع میکنند. (دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب 87/7/7) برچسب ها : 2 . امام خامنه ای (مدّ ظلّه) - دانشجو
نویسنده پناه قرآن در شنبه 89/10/4 | نظر
Web Template By : Samentheme.ir |
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
طراح قالب
|