درباره ما
یاران شتاب کنید...گویند قافله ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست، آری گنهکاران را راهی نیست، اما پشیمانان را می پذیرند. (شهید سید مرتضی آوینی) لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
|
پیرو طرح نامگذاری پایگاه های بسیج دانشجویی به نام شهدای عظیم الشأن اسلام پایگاه خواهران:
سردار شهید حسین جمعی در فروردین ماه سال1335 در طرقبه دیده به جهان گشود و در سایه سار معرفت خانوادگی در جوار پدر و مادر مهربان رشدیافت و سال های زیستن را گام به گام پشت سر نهاد و در بهار جوانی همچون دیگر جوانان تازگی را با شجاعت و دلیر مردی در امیخت و در تاریخ 55/2/15به خدمت مقدس سربازی شتافت و در تهران پادگان رینه به همراه دوستی که متحول کننده شیوه زندگی اش بود این دوران را سپری کرد.در ان سال ها که سوسوی چراغهای امید برای بهتر زیستن از جای جای ایران چشمها را خیره کرده بود و هر کس برای عقایدش می جنگید و به ستیز با ضد ارزش ها می رفت ان دو نیز با احداث مسجدی برای برپایی نماز و خواندن دعای کمیل و ندبه این وظیفه را ادا نمودند و همچنین با حضور در میان مردم و پخش اعلامیه، مبارزات سیاسی خود را اغاز نمود.وی در اواخر سربازی با شنیدن نوای امام لبیک گویان به خیل عظیم عاشقان او پیوست . ایشان بعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی در سال 1359در سپاه مشغول خدمت شد و به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت و در سال 1360تشکیل زندگی داد و با انتخاب همسری شایسته کامل شد و پس از سه روز به سوی جبهه غرب کشور عزیمت کرد و طی سه سال حضور در این دیار همچون رزمنده ای شجاع عمل کرد و با ورود به سپاه باختران در پدافند هوایی مشغول خدمت شد.
در رده های مختلف مسئولیتی از جمله فرمانده پدافند هوایی کردستان، منطقه گیلان غرب و سر پل ذهاب با کاردانی و تدبیر به وظیفه خویش عمل نمود.در اوایل سال 61 به منطقه کرمانشاه منتقل و به سمت قائم مقام پدافند منطقه 7کشور و سپس فرمانده پدافند هوایی قرار گاه نجف اشرف منسوب شد.شهید در طی این مدت یک مرتبه مجروح و در بیمارستان بستری گردید. در اربعین حسینی سال 1363 با آمدن دختری به نام زهرا در سنگر خانواده تمام تلاش خود ر در رشد مذهبی او به کار گرفت. سپس در سال 64 دیگر بار به خدمت رزمندگان اسلام شتافت و در قرار گاه رمضان مشغول خدمت در فضای مالامال از ایثار و شهادت شد و با ساختار شخصیتی اخلاص،راز نگه داری و تواضع که از وی سراغ داشتند رسید.زمانی که این سازندگی روح او را شایسته این قرار دهد که در شبانگاه اربعین حسینی نامش در اسمان هفتم به عنوان شهید حسین جمعی به صدا در اید و ایشان لبیک گویان با همان نوای تکبیر به ان بالا صعود نمایند. شب قبل از عملیات انگار می دانست که لحظه دیدار فرا رسیده است. در حالی که دعای کمیل را در جمع یاران و با حضور تمام شقایق های پرکشیده می خواند لحظه ای درنگ کرد و با زمزمه "الهی تو گناه مرا ببخش" گریست و پاکی این لحظات را با فرو ریختن اشکهایش به حد اعلی رساند. فردای آن روز در صبحگاه غسل شهادت را به جای آورد و عزم سفر کرد و به همراه دیگر رزمندگان در غاری پنهان شدند تا ساعت 10 شب فرا رسید و در چهار محور به خاک دشمن حمله کردند و فرماندهی یکی از محورها بر عهده شهید حسین جمعی بود. با توجه به روحیه شجاعت و مردانگی که در وجود ایشان بود به سمت دشمن پیشروی کرد. در حالی که آن سو که دشمن در بالای تپه قرار داشت ناگهان نارنجکی به سوی ایشان پرتاب و در زیر پای ایشان منفجر شد و این بهانه ای شد که به جمع دیگر یاران سفر کرده بپیوندد... فرازهای از وصیتنامه شادی روحش صلوات نویسنده پناه قرآن در جمعه 89/10/17 | نظر
Web Template By : Samentheme.ir |
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
طراح قالب
|