درباره ما
یاران شتاب کنید...گویند قافله ای در راه است که گنهکاران را در آن راهی نیست، آری گنهکاران را راهی نیست، اما پشیمانان را می پذیرند. (شهید سید مرتضی آوینی) لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
|
نهم: عید رمضانپایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله العظمی خامنهای در نظر دارد در ایام ماه مبارک رمضان، به صورت روزانه گفتار و توصیههایی اخلاقی از رهبر معظم انقلاب را منتشر کند. این رهنمودها تحت عنوان «سی روز، سی گفتار» و در سحرگاه ایام ماه مبارک بر روی خروجی سایت قرار خواهد گرفت.
شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگى براى مسلمانان است و جا دارد که مؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هرچه بیشتر از این ماه توصیه کنند. چون ماه ضیافت الهى است، در این ماه فقط مؤمنین و کسانى که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منان و کریم مىنشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهى است که همه انسانها بلکه همه موجودات عالم از آن بهرهمندند؛ این سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است. رکن تکامل «کتب علیکم الصّیام کما کتب على الّذین من قبلکم». ما مىدانیم که نماز و زکات، مخصوص امت اسلام نبوده است؛ بلکه پیامبران قبل از رسول اکرم اسلام صلّىاللَّهعلیهوالهوسلّم در صدر احکام خود، نماز و زکات را داشتهاند. «و اوصانى بالصّلوة و الزّکوة ما دمت حیاً» از قول حضرت عیسى(ع) است که به مخاطبان خود مىفرماید: خدا من را به نماز و زکات وصیت کرده است. از آیات دیگر قرآن هم این معنا استفاده مىشود. آیه اولى که تلاوت کردم، مىفرماید: روزه هم مثل نماز و زکات در شمار احکامى است که مخصوص امت اسلام نیست؛ بلکه امم سابق و پیامبران گذشته هم مأمور به روزه بودهاند. این نشاندهنده این حقیقت است که در بناى زندگى معنوى انسانها در هر زمان، همچنانکه نماز لازم است و این نماز، رابطه معنوى میان انسان و خداست و همچنان که زکات لازم است و این زکات، تزکیه مالى انسان مىباشد، روزه هم واجب و ضرورى است و این یکى از پایههاى اصلى تکامل انسان و تعالى معنوى اوست؛ والّا در طول زمان و با تغییر ادیان مختلف، این خط، ثابت و مستمر نمىماند. البته روزه در ادیان مختلف و زمانهاى گوناگون و به شکلهاى دیگر وجود دارد؛ اما گرسنگى کشیدن و اندرون را از طعام خالى داشتن و لب و زبان و دهان را در ساعات معینى بر روى تمتعات جسمانى بستن، خصوصیتى است که در روزه ادیان مختلف وجود دارد. پس روزه یک رکن اساسى در تعالى معنوى و تکامل روحى و هدایت و تربیت انسانى است. پلکان تقوا بعد مىفرماید: «لعلّکم تتّقون». یعنى این روزه، پلکانى به سمت تقوا و وسیلهاى براى تأمین آن در وجود و دل و جان شماست. تقوا این است که انسان در همه اعمال و رفتار خود مراقب باشد که آیا این کار مطابق رضاى خدا و امر الهى است یا نه. این حالت مراقبت و پرهیز و برحذر بودن دایمى، اسمش تقواست. نقطه مقابل تقوا، غفلت و بىتوجهى و حرکت بدون بصیرت است. خدا، ناهوشیارى مؤمن را در امور زندگى نمىپسندد. مؤمن باید در همه امور زندگى، چشم باز و دل بیدار داشته باشد. این چشم باز و دل بیدار و هوشیار در همه امور زندگى، براى انسان مؤمن این اثر و فایده را دارد که متوجه باشد، کارى که مىکند برخلاف خواست خدا و طریقه و ممشاى دین نباشد. وقتى این مراقبت در انسان بهوجود آمد که گفتار و عمل و سکوت و قیام و قعود و هر اقدام و تصرف او، برطبق خط مشىاى است که خداى متعال معین کرده، اسم این حالت هوشیارى و توجه و تنبه در انسان تقواست که در فارسى به پرهیزگارى ترجمه شده؛ و مقصود از پرهیزگارى این است که حالت پرهیز و برحذر بودن، همیشه در انسان زنده باشد. فایده روزه این است. اگر ملتى یا فردى داراى تقوا بود، تمام خیرات دنیا و آخرت براى او جلب خواهد شد. فایده تقوا، فقط براى کسب رضاى پروردگار و نیل به بهشت الهى در قیامت نیست؛ فایده تقوا را انسان باتقوا در دنیا هم مىبیند. جامعهاى که باتقواست، جامعهاى که راه خدا را با دقت انتخاب مىکند و با دقت نیز در آن راه حرکت مىکند، از نعم الهى در دنیا هم برخوردار مىشود، عزت دنیوى هم بهدست مىآورد و خدا علم و معرفت در امور دنیا هم به او مىدهد. جامعهاى که در راه تقوا حرکت مىکند، فضاى زندگى آن جامعه، فضاى سالم و محبتآمیز و همراه با تعاون و همکارى بین آحاد جامعه است. تقوا، کلید خوشبختى دنیوى و اخروى است. بشریت گمراه که از انواع سختیها و رنجهاى شخصى و اجتماعى مىنالد، چوب بىتقوایى و غفلت و بىتوجهى و غرق شدن در منجلابى که شهواتش براى او فراهم کرده است، مىخورد. جوامعى که عقب افتادهاند، حالشان معلوم است. جوامع پیشرفته عالم هم، اگرچه از بعضى جهات خوشبختیهایى دارند -که همان هم ناشى از هوشیارى و بیدارى در بعضى از امور زندگى است- اما دچار خلأها و کمبودهاى مرگبارى هستند که نویسندگان و گویندگان و هنرمندان آنها، امروز با صد زبان آن را بیان مىکنند. وصیت اول و آخر تقوا، وصیت اول و آخر پیامبران است. در سورههاى مختلف قرآن مىخوانید، اولین سخنى که انبیاى الهى به مردم گفتهاند، توصیه به تقوا بوده است. اگر تقوا باشد، هدایت الهى هم هست؛ و اگر تقوا نباشد، هدایت الهى هم بهصورت کامل نصیب فرد و جامعه نمىشود. این روزه، مقدمه تقواست. خداوند در یک آیه دیگر از سوره حدید مىفرماید: «یا أیها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و امنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نوراً تمشون به». تقوا موجب مىشود که خداى متعال نورى را در قلب و زندگى و راه شما قرار بدهد، تا بتوانید در پرتو آن نور حرکت کنید و راه زندگى را پیدا نمایید. بشر نمىتواند با سردرگمى حرکت کند. بدون شناختن مقصد و هدف، حرکت انسانى میسور نیست. این نورى که مىتواند هدف و سرمنزل و راه را به ما نشان بدهد، ناشى از تقوا و پرهیزگارى است. توصیه همه انبیا و اولیا به تقواست... توصیه مىکنم که در همه امور و آنات زندگیتان، تقواى الهى را بر خود فرض و لازم بشمارید؛ مخصوصاً کسانى که در جامعه مسؤولیت بیشترى دارند. اگرچه در جامعه اسلامى همه مسؤولند، اما هرچه مسؤولیت بیشتر و بار سنگینتر باشد، زاد و توشه تقوا بیشتر مورد نیاز است. آن کسانى که در جامعه مسؤولند، باید بر مایه تقواى خود بیفزایند؛ بدانند که چه مىکنند و بفهمند که آیا رضاى الهى در این حرفى که مىزنند، در این اقدامى که انجام مىدهند و در این عملى که مىکنند، هست یا نه؟ این، معیار و ملاک است. اگر ما تقوا را پیشه خودمان بکنیم، واللَّه قویترین قدرتهاى مادّى هم نخواهند توانست سر سوزنى در این راه مستقیمى که ما طى مىکنیم، انحراف بهوجود بیاورند. دعا، امید و حرکت ماه رمضان را مغتنم بشمارید. این روزها را با روزهدارى و این شبها را با ذکر و دعا به سر ببرید. فصل دعا هم، همین ماه مبارک است. اگرچه همیشه انسان باید با رشته دعا به خدا متصل باشد اما آیه «و إذا سألک عبادى عنّى فإنّى قریب اجیب دعوة الدّاع إذا دعان» در سوره بقره در خلال همین آیات مبارکه مربوط به روزه و ماه رمضان است. در وسط آیات روزه و ماه رمضان، این آیه «و اذا سألک عبادى عنّى فانّى قریب» آمده که همه انسانها و همه بندگان را به دعا و توجه سوق مىدهد و دعوت مىکند. رابطه دعا، رابطه قلبى شما با خداست. دعا، یعنى خواستن و خدا را خواندن. خواستن، یعنى امیدوارى. تا امید نداشته باشید، از خدا چیزى را درخواست نمىکنید. انسان ناامید که چیزى طلب نمىکند. پس دعا یعنى امید که ملازمِ با امید به اجابت است. این امید به اجابت، دلها را مُشتعل مىکند و منوّر نگه مىدارد. به برکت دعا، جامعه بانشاط و اهل حرکت مىشود. انس یعنی تدبر این ماه، همچنین بهار قرآن است. انس با قرآن، معرفت اسلامى را در ذهن ما قویتر و عمیقتر مىکند. بدبختى جوامع اسلامى، بهخاطر دورى از قرآن و حقایق و معارف آن است. آن کسانى از مسلمانان که معانى قرآن را نمىفهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است. حتّى کسانى هم که زبان قرآن، زبان آنهاست و آن را مىفهمند، بهخاطر عدم تدبر در آیات قرآن با حقایق قرآنى آشنا نمىشوند و انس نمىگیرند. مىبینید که آیه «لن یجعل اللَّه للکافرین على المؤمنین سبیلاً» یعنى خداوند مؤمنین را زیردست و زبون کفار قرار نداده است، در کشورهاى عربى و بهوسیله مردم عرب زبان در دنیا خوانده مىشود اما به آن عمل نمىگردد. در آیات قرآن، توجه و تنبه و تدبر نیست؛ لذا کشورهاى اسلامى عقب ماندهاند. انس با قرآن، یعنى قرآن را خواندن و باز خواندن و باز خواندن و در مفاهیم قرآنى تدبر کردن و آنها را فهمیدن. فارسىزبانها مىتوانند از ترجمه قرآن استفاده کنند و کلمات قرآنى را بهطور تقریب بفهمند و مضامین آیات قرآن را دریابند و در آنها فکر و تأمل کنند. اگر در آیات قرآن تأمل بکنیم، اراده و استقامت ما قویتر و بیشتر از این خواهد شد. همین آیات قرآنى است که توانست در روزگارى، انسانهایى را تربیت کند که با دنیاى کفر و ظلمات بستیزند. همین معارف است که ملت بزرگ ما را وادار کرد و مجهز نمود که با دنیاى مدرن مظلَم جاهلیت -جاهلیت مدرن و جاهلیت قرن بیستم- مقابله کند. امیدواریم که ملت ما روزبهروز به قرآن و حقایق قرآنى نزدیکتر بشوند. خطبههاى نماز جمعه تهران؛ 10/1/69 نویسنده پناه قرآن در چهارشنبه 90/5/19 | نظر
Web Template By : Samentheme.ir |
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
طراح قالب
|